از دوست داشتن
امشب از آسمان دیده تو
روی شعرم ستاره میبارد
درسکوت سپید کاغذ ها
پنجه هایم جرقه میکارد
شعر دیوانه تب آلودم
شرمگین از شیار خواهش ها
پیکرش را دوباره میسوزد
عطش جاودان آتش ها
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست فروغ فرخزاد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی