الیناالینا، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره

@@@الینا @@@دلیل زنده بودنم

من الینا هستم ۹ ساله به وبلاگ من خوش اومدید

هورررررررررررررررا وبلاگ ما دو ساله شد

تقریبا دو هفته پیش یعنی 21 مرداد وبلاگ دختر عزیزم دو ساله شد خدارو شکر امسال هم مثل سالهای قبل تقدیرش زیبا بود ایشالا سال بعد هم بهتر از امسال باشه . دخترم ممنونم که با اومدنت زندگی ام را شیرین تر کردی.خدایا هزاران مرتبه شکرت
4 شهريور 1394

نفسم روز دختر بر تو عزیز دلم مبارک

الینای گلم این روزا  با مامانی میری کلاس زیمناستیک.قوربونت برم هم مامانی وهم آقای مربی از کارت راضی هستن.هر چی استاد میگه گوش میدی مربی میگه نسبت به سنت ماشالا خیلی آی کیوت بالاست ایشالا که این طور باشه .عاشق کلاستی روزاشونو حفظ کردی واگه یه روزی کاری داشته باشم و نخوام ببرمت حسابی ناراحت میشی .فعلا  بابایی سر ساختمون مشغوله فکر نکنم بتونیم امسال بریم مسافرت .البته خدارو شکر این خونه ای که هستیم به خاطر نزدیکش به خونه در حال ساختمون خیلی خوش میگذره وهمش میریم فضولی که ببینیم چه جوری میسازنش.امروز روز دختر بود صبح که پا شدی مثل همیشه بوست کردم و بهت تبریک گفتم بابایی هنوز باغه ووقت برداشت میوه ها هنوز نمیدونم قراره چی برات هدیه بگیر...
25 مرداد 1394

الیناواین روزها (94)

  سیزده بدر 94                     بقیه عکسها در قسمت ادامه مطالب                 تولد امیر علی( فروردین                  تولد علیرضا اردیبهشت   الینا و مهدی           دشت شقایق خرداد           تولد الینا اردیبهشت  ...
2 مرداد 1394

تولد چهار سالگی

نفسم دیروز یعنی بیست و دوم اردیبهشت سالروز تولدت بود یعنی درست چهار سال پیش این موقع ها بود که من صاحب یه فرشته کوچولو شده بودم چقدر به داشتنت میبالم پاره تنم .امسال هم مثل سه سال پیش مامانی وبابایی برات یه تولد خوشگل گرفتن که عکساشو تو اولین فرصت برات میزارم .ماه پاره ام امسال به احتمال قوی آخرین تولدت تو خونه قدیمیمون بود  بالاخره بعد سه سال بلاتکلیفی تو مسله خونه که نمیتونستیم تصمیم به فروشش بگیریم یا بکوبیمش واز نو بسازیم تصمیم به کوبیدن خونه گرفتیم درسته مامان اول راضی نبود سختی ساخت خونه رو به جون بخره و میخواست عوضش کنن ولی وقتی دید بابایی به خاطر موقعیت خونه راضی به فروشش نیست واگه بفروشتش همیشه از این که فروختتش  نارا...
23 ارديبهشت 1394

عکسهای عید 94

            کرج   خونه عمه                       خونه خاله پریسا .پرهام والینا                 مسیر برگشت به خانه (مثلا من خوابیدم )   با اینکه تب دارم  ولی به خاطر دل شما ها لبخند میزنم(مامان قربونش)     منجیل             امسال به خاطر اینکه سال...
9 فروردين 1394

شاهکار

اولین روزی که فهمیدی قراره صاحب دختر عمو وپسر عموی دوقلو بشی این نقاشی رو کشیدی وگفتی اینم عکسشون   ...
6 فروردين 1394

یادگاری

چند وقت پیش یکی از دانش آموزان این پاپوش خوشگل رو برات بافته بود وچون دوتاییمون خیلی دوسش داشتیم عکسشو به عنوان یادگاری  تو وبلاگت گذاشتم         ...
6 فروردين 1394