الیناالینا، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره

@@@الینا @@@دلیل زنده بودنم

من الینا هستم ۹ ساله به وبلاگ من خوش اومدید

بعد یه مدت نسبتا کوتاه

دختر نازم نمیدونم از کجا شروع کنم ولی دوست دارم برات بنویسم ماجرا از اون جا شروع شد که بابایی برای مامانی یه دوربین مثلا پیشرفته هدیه داد و مامانی هم با پشتکار تمام نشدنی مشغول عکاسی شد  تا این که اواخر عید عمو منصور  ازمامانی رم دوربین رو خواست که عکسارو بریزه لب تابش مامانی هم از همه جا بی خبر رمو با عکسا تقدیمش کرد چشمتون روز بد نبینه رم ویروسی شدوکامپیوتر مارو هم ویروسی کرد  رم رو فرمت کردیم و دوباره 18 فروردین که تولد امیر علی بود عکاسی کردم که عکس اون رو هم کامپیوتر نشون نداد و متخصصین رم رو سوخته اعلام کردن و رم جدید خریداری شد .ولی اوج فاجعه زمانی اتفاق افتاد که عکسهای تولد نفسم هم پرید بعد چند روز و به دست آوردن...
26 ارديبهشت 1393

مادرم روزت مبارک

الینای عزیزم این سال با تمام وجود احساس کردم که دخترم داره بزرگ میشه چون با زبون خودت گفتی مامان جون روزت مبارک و این بهترین هدیه از بین هدیه هایی بود که تو روز مادر گرفتم ...
1 ارديبهشت 1393

ناز گل و عید

عید امسالم مثل پارسال برای مامانی عید خوبی بود چون کلی خرید داشت که بابایی قول داده بود ببردش بانه .به قول خاله مهسا این مامانت هم آدم عجیبیه !چون اون عقیده داره همه آدما دوست دارن هر عید جایی برن که تکراری نباشه ولی این مادرت دو ساله چسبیده به بانه خخخخخخخخخخخ.سوم عید راهی شدیم و پنج روزه برگشتیم .عکسهای امسال عید به خاطر ویروسی شدن کامپیوتر همش میپره .هر موقع اوضاع بهتر شد برات عکسارو تو وبلاگت میزازم
24 فروردين 1393

بهمن ماه و پاره تنم

الینای نازم این ماه تقریبا  تمامی رنگها رو به خوبی تشخیص میدی و اونقدر عاشق خمیر بازی هستی که منو مجبور کردی به خاطر ترس از عوارض آلودگی دستات با مواد شیمیایی خمیر بازی که مدام تو دستات بود همشونو انداختم سطل آشغال .وقتی عکسهای وبلاگ سانای جون رو میبینی با دستات موهای فرفریتو میچسبونی به سرت که مثلا صافش کنی بعد میگی مامان موهام شبیه موی سانای شد.عاشق کارتون باب اسفنجی هستی وبه خاطر همین امروز عمو محمود برات عروسک باب اسفنجی با یه عروسک خوشگل دیگه خرید.از بین رنگها رنگ سبز رو دوست داری ووقتی میخوام برات یه چیزی بخرم دوست داری سبز رنگ باشه بعد اونو میگیری دستتو با تمام وجود میگی من عاشق رنگ سبز هستم ببین چقدر خوشگله این ماه نقاشی خرس و ...
17 فروردين 1393

درد دلهای مادرانه

دخترم خیلی وقته مامان حال و هوای دیگه ای داره نمیدونم چرا! ولی اینو میدونم که خیلی فرق کرده همون دختر جوانی که همه فکرو ذکرش کتاب و دفترش بودومدام به آرزوهای دورو نزدیکش فکر میکرد نیست دخترم مادرت گذشته از بهارهایی که زمستان کرده فرق زیادی کرده دیگه براش زندگی ففط به رنگ آبی نیست آنقدر دل نگرانی و اضطراب داره که نمیتونه دیگه حتی به خودش فکر کنه چه برسه به این که برای خودش یه وقت آزاد داشته باشه .دخترم مادرت مادر شده.کلمه ای که گر چه کوتاهه ولی به اندازه تمام دنیا معنا داره !دخترم مادرت دیگه اون دختری که فقط به فکر خودش بود نیست .مادرت خیلی فرق کرده مادرت...........مادر شده !نفسم پاره تنم دلم پر از حرفهایی که زبان از گفتنش عاجزه! ول...
28 بهمن 1392

روزی که الینا خانم مهمان خونه عمو داود و زن عمو زینب بود

  این عروسکی که تو همه عکسها بغلته رو زن عمو از مشهد برات سوغاتی آورده             اینجام داری به زن عمو نگاه میکنی که ببینی اجازه میده تلویزیونشونو به روز تلویزیون خودمون بندازی           اینجام چون به هدفت رسیدی واجازه گرفتی با خندت دلبری میکنی و مشغول خرابکاری میشی         دخترم با وزن دو کیلو پایین تر از حد نرمال در حال ورزش برای لاغر کردن شکم       ...
5 بهمن 1392

شیطون بلا و آذر ماه

الینا جونم این ماه خدا رو شکر زیاد از گلایه خبری نیست.نسبت به ماه قبل خانم تر شدی و کمتر اذییتم کردی١٩ این ماه تو برای بار دوم دختر دایی شدی عمه سارا صاحب یه نی نی کوچولو شد که اسمشو گذاشتن مهدی. ٢٠ آذر هم تولد دختر خاله هستی دعوت بودیم که خیلی بهت خوش گذشت اونقدر با هستی شلوغ کردید و بالا پایین پریدید که نتونستیم یه عکس ازتون بگیریم (قوربونت برم مثلا گفتم این ماه آروم تر شدی شیطون بلا) این ماه  ماشالاخیلی باهوشتر شدی مطالبی  از کتابت که ماههای قبل قادر به درکشون نبودی الان خیلی راحت متوجه میشی تا یادم نرفته بگم یکی دو ماهه اسم عروسک محبوبتو از علیرضا(اسم پسر عمه)به امیر علی(اسم پسر خاله) تغییر دادی و شب و روز تو کیسه خواب نوز...
3 بهمن 1392